نقش کلیدی سردبیر در مجله علمی
سردبیر (Editor-in-chief) در یک مجله علمی، مرکز ثقل فعالیت های مجله است. تعین داوران مناسب / رابطه با داورها و ویراستار(ان) / ارتباط با مولف به منظور انتقال نقطه نظرها ، از وظایف سردبیر است. بی توجهی به این موضوع مهم گاهی منجر به ایجاد بی اخلاقیهایی میشود که ممکن است به دلیل غفلت سردبیر باشد که نقش آگاهانه و فعالانه ای در این زمینه نداشته است .
تعیین داور از سوی سردبیر ( با توجه به مشاوره با اعضای هیأت تحریریه) امر مهمی است . ممکن است نا آگاهی از نوع روابط افراد در یک تخصص سبب شود که به دلایل روابط دوستانه یا غیر دوستانه داور با نویسنده ، مقاله ای پذیرفته یا رد شود . گاهی ممکن است به دلیل آشنایی داوران با نوع فعالیت های همکاران رشته خود از محتوای اثر یا نوع استنادها ، بتوانند مؤلف (ها) را حدس بزنند . بنابراین ، بی نام بودن اثر هنگام ارسال برای داور را نمیتوان امری چندان امن و خالی از سوگیری دانست. تصمیم دربارۀ قبول یا رد یک اثر میبایست فقط بر مبنای اهمیت، اصالت، شفافیت، و مرتبط بودن موضوع اثر با حوزه عمل مجله باشد ، حتی اگر نتایج یک تحقیق با اندیشه های سردبیر همسو نباشد.
رابط بودن سردبیر بین مولف و داور
سردبیر واسطهای میان داوران و مولف است . توسط او نظر داوران برای مولف فرستاده میشود . سردبیر موظف است نظرات تند و اهانت آمیز یا لحن نامناسب داوران را متعادل سازد و نوع پسندیده آن را در اختیار مؤلف بگذارد. سردبیران مجلاّت علمی نقش مؤثری در ارتقاء و رشد اندیشه های علمی دارند و آنچه چنین مسیر رشدی را ناهموار میکند نباید مورد تأیید سردبیر قرار گیرد. در ایران، گاه به دلیل اصرار برخی مؤلفان برای دریافت پذیرش مقالۀ ارائه شدۀ خود سردبیران در تنگنا قرار می گیرند و نوعی پذیرش (پیش از گذراندن مرحلۀ داوری) در اختیار مؤلف قرار میدهند. با این کار غیر اخلاقی، مولف و سردبیر هر دو مقصر هستند ، زیرا ممکن است نتیجه داوری به گونهای متفاوت با پذیرش ارائه شده باشد، که این امر خود کدورت هایی را برای هر دو طرف ایجاد میکند .
تنها چیزی که میتواند در مرحله پیش از داوری در اختیار مؤلف قرار گیرد “اعلام وصول”میباشد . هر چند ممکن است چنین سندی برای مولف کارساز نباشد.
در مجموع باید گفت که آنچه سردبیر برای مؤلف میفرستد چیزی جز نقطه نظرهای داوران نیست. هر گونه اصلاح، تعدیل، یا عدم ارسال برای مؤلف نیز حاصل نظر داوران خواهد بود. هر گاه داوری طی مدّتی تجربۀ کاری با مجلهای خاص قادر به تحقق خواستههای مجله نبود یا برای این کار مناسب تشخیص داده نشد ، می توان از داور(های) دیگری استفاده کرد.
اهمیت مسئولیت پذیری داوران
برخی داوران به دلیل شهرت و دقت در انجام کار در مجلات مختلفی فعالیت میکنند . ممکن است به دلیل اشتغال به برخی کارهای پژوهشی خود نتوانند زمان و فرصت تعیین شده را رعایت کنند . بنابراین در رابطه میان سردبیری و داوری زمان بسیار تعیین کننده است . تأخیر بیش از حد در ارائه نظرات میتواند به مولف و سردبیر صدمه بزند . مؤلف انتظار دارد مقالهاش در مدتی معقول به چاپ برسد و سردبیری مجله هم که ناگزیر است زمان مشخصی را برای برنامه ریزی نشر و رعایت فاصله تعریف شده شماره های مجله رعایت کند. قبول مسئولیت داوری برای زمانی مشخص نوعی تعهّد اخلاقی است و رعایت نکردن آن نوعی بی اخلاقی از سوی داور است ، ولی مولف این گونه بی اخلاقی ها را به سازمان مجله، به ویژه سردبیری نسبت میدهد که این امر خود نوعی بی اخلاقی مضاعف از سوی حوزه داوری است.
با وجود داوریهای مناسب احتمالا دارد در فرایند نشر ، پس از چاپ هر اثر هرگونه لغزش صوری _ محتوایی و اخلاقی را به سردبیری نسبت دهند . همین امر مسئولیت سنگینی را بر دوش سردبیر می گذارد. در واقع، کنترل کیفیت نهایی با سردبیر است و داوران هر که باشند و به هرصورت که عمل کرده باشند وظایف سردبیری برای تصمیم گیری نهایی در مورد مقاله ایجاب می کند که مقاله را از جهات مختلف مورد توجه قرار دهد که موارد زیر از آن جمله اند:
اهمیت پرهیز از ارسال مقاله به چند مجله به طور همزمان
مجلات همواره میخواهند مقاله هایی را انتشار دهند که نخستین بار برای آنها فرستاده شده است. سردبیر از راه های مختلفی برای کشف اصالت مقاله استفاده میکند. گاه مؤلف چند نسخه از مقاله خود را همزمان برای چند مجله میفرستد و به اصطلاح میکوشد تا از این طریق احتمال چاپ مقاله خود را افزایش دهد. این امر نوعی بی اخلاقی از سوی مولف است و پیامد آن به مجلات نیز زیان میرساند. ممکن است دو مجله بدون اطلاع از این امر، به چاپ مقاله ای واحد اقدام کنند. معمولاً این امر را ناشی از سهل انگاری سردبیران میدانند . به همین دلیل لازم است سردبیر با برقراری ارتباط با مجلات هم تخصص خود تلاش کند در دام چنین فریبکاری های برخی مؤلفان گرفتار نشود .
تلاش سردبیر برای مقابله با بی اخلاقی از سوی مولف
سردبیر باید توجه داشته باشد ک چاپ مکرر یک اثر به شکل مقالههای متفاوت احتمال دارد در مراتب مختلف تکرار باشند . ممکن است مقالهای با تغییرات اندک در عنوان و یا برخی اجزای نوشته قبلاً به چاپ رسیده باشد . البته شاید این امر الزماً در مجلات هم تخصّص صورت نگرفته باشد. گرچه ردیابی چنین امری به راحتی میسّر نیست . اما با تلاش سردبیری احتمال جلوگیری از این گونه بی اخلاقی ها افزایش مییابد . شاید مقالهای به دو زبان مختلف نوشته شده باشد . گرچه برای درک و فهم مخاطبان متفاوت صورت گرفته لیکن نوعی تکرار محسوب می شود و از نظر اخلاق علمی پذیرفته نیست. زیرا تنها تفاوت در زبان نگارش است . برای جلوگیری از این امر معمولاً نسخهای از کارنامه علمی مولف را درخواست میکنند تاشاید با مراجعه به سوابق بتوانند از عدم تکرار اطمینان یابند.
رسانههای عمومی بسیار مشتاق هستند تا مطالب علمی جدید را منعکس کنند که این امر به شکل های مختلفی صورت می گیرد:
- چاپ مقالهای تعدیل شده از اثر علمی در مجلههایمجلههای عمومی
- برگزاری مصاحبه با صاحب اثر
- برگزاری نشست هایی در زمینه مورد بحث در اثر علمی .
سردبیر بایستی مولف مقاله را مکلّف کند که بازگشایی اندیشه مطرح شده در اثر و بیان آن در رسانههای عمومی را موکول به چاپ اثر در مجله خود کنند تا به اصالت مقاله خدشهای وارد نشود . این امر هم در رسانه های سنتی و هم در رسانه های الکترونیکی اهمیت دارد .
سرقت ادبی
از موارد دیگری که سردبیری مجله علمی باید با دقت به آن بپردازد، مسئله سرقتادبی است که در مقالات علمی –متأسفانه– اندک نیست. سرقت ادبی آن است که اندیشه ای از متون پیشین استخراج گردد و بدون ذکر مأخذ به گونهای ارائه شود که گویی متعلق به مؤلف مقاله است. این امر در واقع نوعی منحرف کردن ذهن مخاطب است تا اندیشۀ از پیش موجود را محصول ذهن خود وانمود کنیم .
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.